به گزارش مشرق، این روزها وقایع خبری از جریانسازیهای رسانهای پیشی گرفتهاند... حادثه ناگوار اتوبوس دختران دانشآموز، شهید حججی و عاشقانههایش، سیل در چند کشور دنیا، فجایع بودیستهای افراطی در میانمار و غیره عمده ذهن رسانههای کشور و مخاطبان آنها را به خود معطوف کرده است.
اما در زیر پوست این رخدادها، ماجرایی در فضای سیاسی کشور در حال وقوع است که عده زیادی هنوز متوجه آن نیستند.
قضیه آنقدر بغرنج شده است که دو طرف مشغول اعتراض به یکدیگر و کنایه انداختن به هم هستند.
گویا اگرچه کسی هنوز آنطور که باید و شاید متوجه این رخداد نشده اما مسئله برای «آنها» از قید فوریت برخوردار است و باید هرچه زودتر تکلیف ماجرا مشخص شود.
قصه از این قرار است که ستاد اصلاحات قصد «اعلام طلاق سیاسی از رئیسجمهور روحانی» را دارد. و این قضیه در اردوگاه جریان خاص، موافقانی بزرگ و مخالفانی اقلیّتی دارد...
*بعد از 2 سال نسبت به روحانی تند میشویم/ مسئولیت عملکرد روحانی بر عهده اصلاحطلبان هست یا نیست؟!/ زیباکلام: حجاریان خر را یک وَر سوار شده...
قضیه از چند ماه پیش از انتخابات آغاز شد... کسانی از تحلیلگران کشور از این میگفتند که حمایتهای اصلاحطلبان از روحانی تصنّعی است و روحانی در انتخابات ببرد یا ببازد اما چپها در پساانتخابات به اصلیترین دشمنان او بدل خواهند شد.
آنها استدلال میکردند که اساسا چیزی به نام کنار رفتن عارف به نفع روحانی در انتخابات 92 هم دروغی بیش نیست و حمایتهای 4 سال گذشته اصلاحطلبان از رئیسجمهور روحانی هم اگرچه سبب درهمتنیدگی آنها شده، اما تماماً بر اثر راهبرد ستاد جریان خاص برای «اعلام پیروزی به هر قیمتی» بوده است.
این تحلیلگران میگفتند عمر روحانی پس از انتخابات 96 برای اصلاحطلبان تمام شده تلقی خواهد شد و آنها (چپها) تمام حمایتهای خود از دولت روحانی را کتمان کرده و تلاش میکنند تا در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400، خود را آلترناتیو روحانی و اصولگرایان جلوه دهند.
این تحلیل آنطور که باید و شاید شنیده نشد تا اینکه به مقطع پسا انتخابات رسیدیم...
شاید برای افکار عمومی جالب باشد که طی هفتههای اخیر، چهرههایی مثل مرتضی حاجی، محمدرضا تاجیک، احمد شیرزاد، علی صوفی و چند تن دیگر از اصلاحطلبان مبرّز ستادی که زمانی میگفتند «ما فدائیان دولت روحانی هستیم و رقبای روحانی بیعقل هستند»! اما در مصاحبهها و نوشتههای رسانهای تازه خود اینطور گفتهاند که «مسئولیت عملکرد دولت روحانی با ما نیست و او خودش باید پاسخگوی اعمال خود باشد.»[1][2]
در مقابل آنها کسانی مثل رسول منتجبنیا، صادق زیباکلام و یدا... طاهرنژاد نیز قد علم کرده و تصریح کردهاند که این کار اشتباه است و خوب و بد روحانی به پای اصلاحطلبان نوشته میشود.
اگر چپها موفق شوند روحانی را از تاریخ و قاموس خود حذف کنند و تار و پود خود و او را از هم بگسلند، دیگر هیچکس به اصلاحطلبان اعتماد نخواهد کرد و دیگر هیچ دیارالبشری به دیوار اصلاحات به عنوان یک پناهگاه قابل اتکا نگاه نخواهد کرد.
رسول منتجبنیا، قائممقام حزب اعتماد ملی در واکنش به صحبتهای اشاره شده، گفته است:
«در تمام کشورهای جهان هنگامی که یک جریان و یا حزب قصد دارد در انتخابات از یک فرد حمایت کند آبرو و حیثیت خود را به میدان میآورد. جریان اصلاحات نیز حیثیت و آبروی خود را به عملکرد آقای روحانی گره زده است. به همین دلیل آقای روحانی و تکتک کسانی که در مبارزات انتخاباتی برای آقای روحانی تبلیغ کردند باید در مقابل مردم پاسخگو باشند. برای مثال بنده که در دوران مبارزات انتخاباتی در حدود40 سخنرانی در مناطق مختلف کشور در جهت حمایت از آقای روحانی داشتهام باید نسبت به حمایتهایی که از آقای روحانی انجام دادهام به مردم پاسخگو باشم.»[3]
صادق زیباکلام نیز نفر بعدی است که در این قضیه معترض ستادیهای اصلاحطلب شده و گفته است:
«آقای عباس عبدی و آقای حجاریان سال 93-94 شروع کردند و گفتند مسئولیت دولت آقای روحانی خیلی با اصلاحطلبان نیست. یعنی اگر نتیجه دولت آقای روحانی خیلی ناامیدکننده درآمد و خیلی با انتظاراتی که از او بود همخوانی نداشت، این مسئله به اصلاح طلبان مربوط نیست. برخی اصلاح طلبان یک چنین نگاهی دارند به قول تهرانی های قدیم "خر را یک وَر سوارند" تا هر جا ببینند به مشکل برمیخورند بلافاصله پایین بپرند.
این زشت است ما نباید اصلا این رویه را داشته باشیم. ما اصلاحطلبان چه در سال 92 و چه در سال 96 از مردم خواستیم و دعوت کردیم که بیایند و به آقای روحانی رأی دهند. ما نمیتوانیم در وسط راه زرنگی کنیم و بگوییم اگر آقای روحانی خوب عمل کرد افتخارش برای ماست اما اگر بد عمل کرد خیلی به ما ارتباطی ندارد. ما نمی توانیم این طوری عمل کنیم. اصلاح طلبان باید محکم و استوار و تمام قد پای آقای روحانی بیاستند، از او حمایت کنند و مسئولیت پاسخ به کسانی که به دعوت شان پای صندوق های رأی رفتند و به آقای روحانی رأی دادند برعهده بگیرند. من با صدای بلند از آقای روحانی انتقاد کردم در عین حال حمایت هم کردم، در عین حال خواستم بگویم ناتوانی هایش کجاها است. این طور نیست که مسئولیت عملکرد آقای روحانی به اصلاح طلبان ارتباطی ندارد.
مردم اسباب بازی اصلاح طلبان نیستند که یک روز از آنها بخواهند پای صندوق بیایند و بعد هم وقتی مقداری ناملایمات می شود بگوییم به ما مربوط نیست. بد و خوب آقای روحانی بخواهیم و نخواهیم به پای اصلاح طلبان نوشته می شود. چه آقای روحانی ایران را گلستان کند و چه جهنم. ما اصلاح طلبان در آن گلستان شریک هستیم و در آن جهنم هم شریک هستیم. بنابراین به جای آنکه زرنگی کنیم، باید مسئولیت قبول کنیم و با انتقاد از آقای روحانی ولی همچنان استوار پشتش باشیم.»[4]
با این حال اما پیشبینیها میگوید امثال زیباکلام و منتجبنیا و غیره محو خواهند شد و فرایند طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی که ساخته و پرداخته ستاد این جریان خاص سیاسی است پیش خواهد رفت.
علی تاجرنیا، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی در مصاحبه با روزنامه آرمان امروز در همین رابطه آب پاکی را درباره طلاق اصلاحطلبان از روحانی روی دست همه ریخت و با تأکید بر اینکه آقای روحانی باید نسبت به نحوه رفتار خود با اصلاحطلبان تجدید نظر کند، گفت:«به صورت طبیعی حمایت اصلاحطلبان در شرایط کنونی و در دوسال آینده ادامه خواهد داشت.
با این وجود پس از دو سال و در نیمه پایانی دولت همراهی نقادانه اصلاحطلبان با دولت آغاز میشود و کمکم به سمت نقدهای جدیتری پیش خواهد رفت. البته این وضعیت در شرایطی به وجود خواهد آمد که عملکرد آقای روحانی به همین شیوهای باشد که در پیش گرفتهاند. اگر آقای روحانی در رویکرد خود نسبت به اصلاحطلبان تغییر ایجاد کند، شرایط متفاوت خواهد شد.»[5]
*اگر اصلاحطلبان از روحانی طلاق بگیرند.../آیا مردم و خواص در مقابل این «انفکاک محال» سکوت خواهند کرد؟!
شاید بتوان گفت رفتاری که اصلاحطلبان قصد دارند برای جدایی از رئیسجمهور روحانی ترتیب بدهند، در تاریخ دموکراسی بیسابقه است.
آنها در 4 سال گذشته روحانی را در حدّ پرستش بالا بردند...
روزهایی که میگفتند ما فدائیان دولتیم، روحانی هر کاری کند قانونیست و باید دست روحانی و ظریف را بوسید.
روزهایی که «الهه کولایی» تنها در یک روز دو مقاله در دو روزنامه کثیرالانتشار اصلاحطلب نوشت و به تعریف و تمجید از «تفاهم بیدستاورد لوزان» پرداخت.
روزهایی که اصلاحطلبان حتی بیشتر از دولت برای برجام وعده میدادند و پرحرارتتر از دولت به منتقدان روحانی حملات سخت طراحی میکردند.
و روزهایی که مشاهیر اصلاحطلب صراحتاً میگفتند اعتدال و اصلاحات یکیست و تفاوتی ندارد.
بدیهیست که این رفتارها اصلاحطلبان را دچار یک درهمتنیدگی جریانی با روحانی کرد.
درهمتنیدگی و یکسانشدگیای که هیچ تدبیری برای آن نکردند و حتی گفتههای سعید حجاریان در نیمههای دو سال قبل مبنی بر اینکه «شکست روحانی شکست اصلاحطلبان نیست»! هم به آن کارگر نیافتاد و حتی صدای اعتراضاتی را درون اردوگاه اصلاحات نیز برانگیخت.
این طلاق سیاسی همچنین بر فرض محال هم که شدنی باشد 2 نتیجه آشکار دارد...
نخست اینکه اصلاحات به مانند اسپانیا سرنوشتی چندپاره پیدا میکند و دیگر هیچگاه یک شاکله واحد نخواهد شد.
در واقع اگر چپها موفق شوند روحانی را از تاریخ و قاموس خود حذف کنند و تار و پود خود و او را از هم بگسلند، دیگر هیچکس به اصلاحطلبان اعتماد نخواهد کرد و دیگر هیچ دیارالبشری به دیوار اصلاحات به عنوان یک پناهگاه قابل اتکا نگاه نخواهد کرد.
نکته دوم که به نظر میرسد بایستی مد نظر مردم و خواص دلسوز کشور باشد نیز اینست که سناریوی اصلاحطلبان از هماکنون برای انتخابات سال 1400 تکمیل است.
آنها اصولگرایی را به سه قسمت معتدل، جهادی و تندرو تقسیم کردند.
جهادیها را با تهمت فساد و کمکاری به قالیباف مواجه کردهاند، چیزی به نام تندروها را با سیاهنمایی از دولت احمدینژاد موازیسازی کردند و برای معتدلین نیز با متداخل کردن آنها در پروژه طلاق از روحانی، خوابهای خاصی دیدهاند.
بدینسان اصلاحطلبان بعنوان ظرفیت و آلترناتیوی نو، بدیع و دستنخورده در انتخابات 1400 در ذهن افکار عمومی مطرح خواهند شد.
انتخاباتی که شاید گزافه نباشد اگر بگوییم یکی از حساسترین انتخاباتهای تاریخ انقلاب اسلامی است.
البته این انگاره تحلیلی در کنار این حقیقت قرار دارد که یقینا مردم و خواص دلسوز کشور در مقابل پروژه طلاق اصلاحطلبان از روحانی و انفکاک آنها از هم ساکت نخواهند بود...
چه اینکه این انفکاک اولا محال است و ثانیا این اصلاحطلبان هستند که بایستی بیش از دولت، پاسخگوی عملکرد دولت باشند.
مردم هرگز فراموش نخواهند کرد که اصلاحطلبان یکصدا میگفتند روحانی حتی از ما هم بهتر بوده است و ما تضمین روحانی هستیم...
***
1_http://fna.ir/OWHOGY
2_ mshrgh.ir/765617
3_ http://www.fardanews.com/fa/news/713982
4_ http://namehnews.ir/fa/news/424553
5_ mshrgh.ir/769862